عکاسی photography

این وبلاگ بیشتر به موضوع های مرتبط با عکس ، عکاسی ، نقد عکس ، مسابقات عکاسی ، نمایشگاه عکس ، و...مقالات محسن موسوی . می پردازد.

عکاسی photography

این وبلاگ بیشتر به موضوع های مرتبط با عکس ، عکاسی ، نقد عکس ، مسابقات عکاسی ، نمایشگاه عکس ، و...مقالات محسن موسوی . می پردازد.

پاسخ به چند نامه

 

سلام

 

دوستان عزیز

 

 آقای  محسن معینی ازغدی :

 

 یک ویدئو سی دی بنام طبیعت اطراف مشهد به بازار داده ام (بین راهنمایی 11 و 13 افق توسعه رایانه) آنجاکلیپ زیبایی از ازغد زیبا وجود دارد، از دیدن آن بسیار لذت خواهید برد. هزینه آن فقط قیمت یک یک سی دی با رایت آن  (پانصد تومان) است. در آینده درخواست شما انجام می شود اگر عمری باقی باشد.  با تشکر فراوان  

 

آقای یکتا:

 

از نظر نیک شما متشکرم.

 

یارپیـز عزیز:

 

شما عزیزان با لطفتان مر شرمنده می کنید. از همه شما سپاس گذارم.

داشتن یا بودن

 

داشتن یا بودن

 

افراد با خصوصیت« بودن » عقاید نوی را ارئه می دهند زیرا به چیزی محکم نچسبیده اند. آنها سرزنده اند، بی ریا هستند، زیرا در باره داشتن نگران نیستند و این نگرانی ذهن آنها را کور نمی کند.سر زندگیشان فراگیر است و اغلب به دیگران کمک می کنند که به اصطلاح از لاک خودشان بیرون بیایند و فراتر روند. در حالیکه افرادی با خصوصیت « داشتن » بر آنچه « دارند » تکیه می کنند لذا از نو آوری عاجزند. « داشتن » هر شخص و هر چیز را مرده و بی روح و تابع قدرت دیگران می کند.

 

هنر عشق ورزیدن

 

فقط یک چیز است که وجود عشق را اثبات می کند: عمق ارتباط، سرزندگی ونشاط هردو طرف؛ این میوه ای است که عشق با آن شناخته می شود.

               بیایید که امروز به اقبال و به پیروز                            چو عشاق نو آموز بر آن یار بگردیم

               در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک          بجز مهر بجز عشق دگر بذر نکاریم

                 شما مست نگشتید و از آن باده نخوردید                     چه دانید چه دانید که ما در چه شکاریم

 

قهرمان

 

مردم کسانی را که دارای دید و بصیرت نوی هستند و جرأت قدم گذاشتن در راه تازه ای را داشته و جسارت جلو رفتن را دارند ، تحسین می کنند. در اساطیر سمبل اینگونه افراد « قهرمان» است.قهرمانان کسانی هستند که جرأت در گذشتن از آنچه را که «دارند» به خود می دهند.در آیین بودایی ، بودا یک قهرمان است. او از آنجه دارد چشم می پوشد. یعنی از تمام امور مسلم جامعه هندی، مقام و خانواده، و به بی تعلقی روی می آورد. قهرمانی رتبه های مختلفی دارد ما می توانیم لا اقل قهرمان کوچکی باشیم . شاید اسباب بزرگی را هم فراهم آوردیم.

همه اینها را گفتم تا شاید مقدمه ای باشد برای عکسهایی از کسانی که دارای این ویژه گیهای مثبت هستند و به غلط نام آنهارا معلول جسمی گذاشته اند.

 

 

 

قهرمان بی ادعا

آقای طالب طیبی که به اصرار من مدالهایش را از گوشه کمد داخل سالن عمومی پیدا کرد و من آنهارا چیدم و با خودش عکسی از آنها گرفتم باشد که سر مشقمان قرار گیرد.

 

 

 


هنرمندان دوست داشتنی

 

 

 


وقتی دستها به هم عشق می ورزند

 

 


یک روز خوب با بهترین دوستان

 

 


جشن تولد همه آنها که می فهمند خوبیها را

 


بقیه عکسها باشد تا وقتی دیگر...

 

چگونه عکس های بهتری بگیریم؟

از سایت بی بی سی

 

چگونه عکس های بهتری بگیریم؟

اگر دوربین عکاسی از ذکاوت مغز انسان بر خوردار بود، برای گرفتن عکس های خوب، کافی بود دوربین را به طرف موضوع مورد نظرمان گرفته و دکمه را فشار دهیم. اما چنین نیست.

وقتی سوژه ای نظر ما را جلب می کند، مغز ما، از میان ازدحام چیزهایی که در اطراف آن قراردارند، به طور خاص، به آن سوژه توجه می کند. قابلیت انطباق دید انسان با نورهای مختلف هم از جمله برتری های دیگر چشم انسان بر دوربین عکاسی است.

برای اینکه عکسی که می گیریم نیز همین رابطه را با بیننده بر قرار کند، باید نکات ظریفی را در نظر داشته باشیم.

 

 

           

عکاسی مانند هر وسیله بیانی دیگری زبان خاص خودش را دارد. آموختن این زبان به ما کمک می کند تا از طریق عکس هایی که می گیریم، فکرها و جهان اطرافمان را بیان کنیم.

در نظر گرفتن نکات زیر می تواند به ما کمک کند تا عکس های گویا تری بگیریم.

١- نور، مهم ترین عامل در عکاسی

کلمه فتوگرافی در زبان انگلیسی یعنی "نگاشتن با نور". نور مناسب می تواند به عکس ما جان ببخشد و بالعکس...

با این وجود، نور مستقیم سایه روشن های تند و ناخوشایندی در عکس ایجاد می کند. برای گرفتن عکس، نور غیرمستقیم بهترین است و رنگ ها را نیز زنده تر می کند.

روزهایی که ابر نازکی تندی نور خورشید را در آسمان می گیرد، صبح های زود و عصرها بهترین اوقات برای عکاسی هستند. یادمان باشد که نور باید بر سوژه عکس ما بتابد و نه بر دوربین.

 

٢- سوژه جالب

انتخاب موضوع یا سوژه جالب قدم اول است. پیش از گرفتن عکس از خود بپرسیم چه چیزی ما را به موضوع مورد نظرمان جلب کرده و سعی کنیم آن را به روشنی در عکسی که می گیریم نشان دهیم.

هم چنین، به یک عکس اکتفا نکرده، زوایای متفاوتی را برای نشان دادن موضوع مورد نظرمان تجربه کنیم. این کار به ما فرصت بهتری برای انتخاب بهترین عکس خواهد داد.

 

 

 

           

٣- دو قدم به جلو

همه دوربین ها قابلیت زوم کردن (طویل تر شدن عدسی دوربین) را ندارند و این کار، حتی وقتی امکانش باشد، از عمق میدان عکس می کاهد و بخش کوچکتری از آن واضح به نظر می آید.

برای حذف آنچه حضورش در عکس لازم نیست، بهترین راه نزدیک شدن به موضوع است. این کار از شلوغی عکس کم کرده تاکید بیشتری بر آنچه مورد نظر عکاس است می گذارد.

پیش از فشردن دکمه دوربین، چند قدم به موضوع عکس نزدیک شوید و دوباره از دریچه دوربین به آن نگاه کنید. اگر آنچه مورد نظر شماست بخش عمده عکس را پر نکرده، باز هم جلو تر باید رفت.

در عکس زیر، انعکاس آسمان در آب و شکل برگ هایی که سطح آن را پوشانده اند توجه عکاس را به خود جلب کرده. برای تاکید بر این نکته باید چیز های زیادی از عکس حذف می شده اند. این کار با نزدیک شدن عکاس به موضوع عملی شده است.

۴- کادر عکس

این انتخاب که چه چیزهایی را در عکس جا دهیم و چه چیزهایی را حذف کنیم یکی از مهم ترین عوامل در موفقیت عکس ماست.

پنجره مستطیل شکل دوربین که از آن به جهان نگاه می کنیم کادر عکس ما را تشکیل می دهد. پیش از گرفتن عکس، با نگاهی به آنچه در این کادر قرار گرفته، می توانیم آنچه را برای بیان عکس لازم است حفظ و آنچه را اضافی ست حذف کنیم.

حرکت دادن دوربین، تغییر فاصله ما با سوژه عکس و تغییر جای سوژه در صورت امکان، محتوای این کادر را تغییر می دهد.

 

 

٥- زمینه پشت عکس

زمینه شلوغ پشت عکس را در زبان عکاسی می شود به هیاهویی تشبیه کرد که مانع رسیدن صدای ما به گوش مخاطب می شود.

تغییر جای دوربین می تواند این پس زمینه را تغییر دهد. آرام بودن این پس زمینه به بیننده فرصت می دهد با تمرکز بیشتری به موضوع عکس نگاه کند.

 

 

           

٦- کمپوزیسیون یا همچینی

آنچه از پنجره دوربین می بینیم عکس نهایی ما را تشکیل می دهد. آیا اجزای عکس ما با دقت کنار هم چیده شده اند؟

کمپوزیسیون یا همچینی در عکس را می توانیم به دستور زبان تشبیه کنیم. اگر کلمات ما با نظم در کنار هم قرار بگیرند، بیان ما روشن و مفهوم خواهد بود.

رابطه بین اجزای عکس، کمپوزیسیون عکس را می سازد. این رابطه باید چنان باشد که منظور ما را از گرفتن عکس به روشنی بیان کند.

مرکز عکس همیشه بهترین محل برای قرار دادن موضوع نیست. با حرکت دادن دوربین می توانیم بهترین کمپوزیسیون را کشف کنیم.

             

           

٧- وضوح در عکس

آنچه در یک عکس واضح یا فوکوس باشد نگاه بیننده را به خود می کشد. عکاس با واضح نشان دادن عناصر عکس به بیننده می گوید "اینجا را نگاه کنید."

در بیشتر دوربین های عکاسی دیجیتال که همه چیز اتوماتیک انجام می شود، نقطه وضوح در مرکز تصویر قرار گرفته و اگر موضوع مورد نظر شما در گوشه عکس قرار بگیرد از وضوح کمتری برخوردار خواهد بود.

برای حل این مشکل، می توانید:

- با قرار دادن سوژه در وسط کادر، دکمه گرفتن عکس را تا نیمه فشار دهید و نگه دارید

- با این عمل سوژه شما واضح شده می توانید آن را هر کجای کادر که بخواهید قرار دهید

- حالا دکمه را که در نیمه راه نگه داشته اید تا انتها فشار داده عکس را بگیرید

این قاعده شامل همه عکس ها نمی شود. گاهی مبهم بودن به بیان موضوع عکس کمک می کند.

 

 

 

 

٨- عمق عکس

آنچه در عکس ما به وضوح دیده می شود عمق عکس را تشکیل می دهد. این عمق به ما امکان می دهد تا بخش هایی از جهان اطرافمان را، که از سه بعد بر خوردار است، در یک عکس، که تنها دو بعد دارد، نشان دهیم.

نور از عوامل اصلی ایجاد عمق در عکس است. در نور زیاد، دریچه ورودی دوربین مانند چشم گربه در روز تنگ می شود. این شرایط وضوح بیشتری در عکس ایجاد می کند.

چیدن اجزای عکس به صورتی که بعضی نزدیک تر به دوربین و بعضی دورتر باشند نیز به عکس ما عمق بیشتری می دهد. عدسی های بلند (زوم) از عمق عکس می کاهند و عدسی های کوتاه با میدان دید وسیع تر (واید انگل) به آن می افزایند.

 

 

از کارتیه برسون، یکی از بهترین عکاسان جهان، نقل شده که گفته است "عکاسی یعنی طوری به جهان نگاه کنیم که گویی اولین بار است آن را می بینیم."

از سایت بی بی سی

تجربه یک پرواز

 

پرواز

 

مدت ها بود که آرزوی تجربه یک پرواز بر فراز یک طبیعت بکر را داشتم. یکی از دلایل رفتن به قله هایی مثل بینالود ، هزار مسجد یا اژدرکوه رسیدن به چنین احساسهایی بود. برای ایجاد احساس قویتر نیاز داشتم رفاقت و نزدیکی بیشتری با پرنده های کوهستانی داشته باشم. تا اینکه یک روز جمعه (23/03/1385) ساعت سه صبح از جلو منزل با یکی از دوستان با گرفتن یک سرویس آزاد به روستای ازغد ( روستایی در پنجاه کیلومتری مرکز مشهد که از مشهد به سمت طرقبه می روید وسپس از جاده روستای حصار گلستان به روستای ازغد) رفتیم. هزینه رفت چهار هزار تومان شد ( سهم هر کدام دو هزار تومان) . بیشتر جمعه ها در این ساعت یک گروه حداقل دو نفری را برای رفتن به طبیعت تدارک می بینم. در محدوده خانه ما صدها خانواده با صدها ماشین زندگی می کنند ولی تمام آنها با هم به اندازه من که فعلاً هیچ ماشینی هم ندارم ، سعادت رفتن به طبیعت های ناب و بکررا نداشته اند. داشتن امکانات خیلی ملاک نیست. اغلب اوقات اراده و پشتکار حرف اول را می زند. مسیر دره ازغد را به سمت رشته کوههای بینالود ادامه دادیم. بعد از طی حدود پانزده کیلومتر راه ، سمت راست از روی یال  یکی از رشته کوههای بلند به سمت روستای دهبار حرکت کردیم. آنجا مسیر روتینی برای گلگشت یا کوهنوردی نبود برای همین در یک مسیرنسبتاً طولانی هیچ انسانی بجز یک چوپان را ندیدیم.

بین مسیر روی یکی از کوههای بلند که مشرف به چند دره بود پرنده های زیبایی را در حال پرواز بر فراز کوهها و دره ها دیدیم. به قسمت های بلند تر کوه رفتم و آنقدر آنجا ماندم تا هم پرندهها به وجود من عادت کنند و هم من بتوانم در حس پرواز آنها شریک شوم. تا لحظه دوست داشتنی مانند آنچه در عکس می بینید فرا رسید ، من هم با حرکت روی کوههای مشرف دره حس پرواز را تجربه کردم. زمان ایستاده بود و تو با پرندگان مسیر رؤیایی آنهارا پرواز می کردی.

این عکس با f/8 و سرعت یک سیصد و بیستم ثانیه و حساسیت صد برداشته شده است. چندین عکس گرفتم این یکی به رؤیایی که مدتها دنبالش بودم بیشتر جان می داد . من برای خودم و کسانی که میتوانیم با هم حس و دید مشترکی داشته باشیم عکس می گیرم ، نه به خاطر خوش آمدن یک جشنواره . حال اگر در یک جشنواره هم پذیرفته شد و به نمایش در آمد که چه بهتر. متاسفانه بسیاری از هنرمندان ما، در نظر می گیرند که سیاستهای یک جشنواره یا پسند یک عده ای چیست و بر آن اساس کاری را آماده و عرضه می کنند ، برای همین هنرمندان صاحب سبک بسیار کم داریم. بقول مولوی این افراد نمی توانند موزون خویش باشند و درنتیجه انتظار سبک و ایده های ناب را از آنها نباید داشت.

یک نفس میزان اینی ، یک نفس میزان آن         یک نفس میزان خود شو، تا شوی موزون خویش

 

بعد از آن تجربه هیجان انگیز و عبور از چند رشته کوه به دره روستای دهبار رسیدیم . پس از چند ساعت پیاده روی در دره ی خوش آب و هوای دهبار که روستاییان در حال برداشت میوه هایشان بودند و دیدن نوجوانی که فرزند یک دوست روستایی بود به روستا رسیدیم . از آنجا با خودرو چند جوان خوش ذوق که اهل همان روستا بودند و از شهر برای تفریح به روستایشان آمده بودند به مشهد آمدیم.ساعت پنج و نیم بعد از ظهر بود که به خانه رسیدیم. روز بسیار خوبی بود. خیلی حرفهای دیگر از این روز مانده ، 

مانند طلوع خورشید بی نظیر کوهستان و ... که باشد برای بعد. سر خوش و دلشاد باشید.

 

محسن موسوی زاده – مشهد    01/05/1385

ضرورت تغییر شرایط شرکت در جشنواره ها و مسابقات عکاسی

ضرورت تغییر شرایط شرکت در جشنواره ها و مسابقات عکاسی

 

با توجه به

  1. اگر در یک جشنواره فقط دو هزار عکس شرکت داده شود حدود هشت میلیون تومان هزینه روی دست هنرمندان شرکت کننده می گذارد. و اگر همین جشنواره عکسها را به صورت فایل دیجیتال قبول کند تا برگزیده ها چاپ شود این هزینه با توجه به هزینه یک سی دی و ارسال آن، به کمتر از چهارصد هزار تومان (یک بیستم) خواهد رسید.
  2. آسیب دیدن عکسها هنگام ارسال و عودت آنها.
  3. نپرداختن هزینه عکسهای پذیرفته شده به هنرمندان عکاس در بسیاری از جشنواره ها علارغم تعهد کتبی آنها در فراخوانهای رنگارنگشان. به عنوان یک نمونه یک عکس از این جانب در اولین جشنواره عکس جوانان در ارومیه پذیرفته شد علارغم تماسهای مکرر رغم پرداختی آنها تا الان که دوره دوم آن شروع شده ، بدستم نرسیده است. به همین دلیل و به دلیل هزینه ارسال عکس ، امسال در این جشنواره و جشنواره های مشابه آن شرکت نکردم.زیان برگزاری اینگونه جشنواره ها بیشتر از سود آن می باشد. امیدوارم خود ما و انجمن عکاسان به این دید و توانایی برسیم که هم برگذاری جشنواره ها را قانونمند کنیم و هم از حقوق طرفین بتوانیم دفاع نماییم.
  4. متفاوت بودن کیفیت چاپ و سایز عکسهای ارسالی توسط هنرمندان مختلف.
  5. به تدریج ، اکثریت هنرمندان شرکت کننده را کسانی تشکیل می دهند که با دوربین دیجیتال عکاسی می کنند ، فیلمها را هم می توان با هزینه بسیار پایینتر از چاپ ، اسکن نمود. لذا ارسال فایل دیجیتال آن به مراتب کم هزینه تر و آسان تر است. مسئولین جشنواره ها پس از داوری به کمک کامپیوتر و ویدئوپروجکشن یا وسایل مناسب دیگر، می توانند عکسهای انتخاب شده را با کیفیت مناسب و یکسان چاپ نمایند.
  6. هر هنرمند پس از چند بار شرکت در جشنواره های مختلف، عکسهای انتخاب نشده زیادی روی دستش خواهد ماند، که بابت آنها هزینه های زیادی را پرداخته است. با ارسال فایل دیجیتال چنین مشکلی را نخواهد داشت.
  7. و... بسیاری موارد دیگر که شما یا انجانب خواهیم گفت.

 

بنابراین لزوم قبول نمودن فایل دیجیتال به جای عکس در مسابقات و جشنواره های عکاسی، بیش ازپیش ضرورت دارد.

 

محسن موسوی زاده – مشهد          http://artphotography.blogsky.com/

نقد عکس چادر

نقد عکس با عنوان چادر

نقد عکس با عنوان چادر- عکاس آقای کوروش ادیم - مجله دوربین عکاسی شماره43 صفحه2

 

( مجلات عکاسی در مشهد کم است ،زود هم تمام می شود.من این عکس را در مجله ی متعلق به یکی از دوستانم دیدم. )

کادر بندی عکس عمودی است ،تصویر تمام قد زن ایستاده در طوفان قسمت عمده تصویر را پوشانده است. نزدیک به یکی از نقاط طلایی، یک درخت وجود دارد.از نوع پیچش چادر می توان پی برد که شدت باد در حد یک طوفان حداقل سبک هست.

لکه ابر در بالا، زمین تیره در پایین و خاکستریها ی دور سوژه ی انسان و درخت در مجموع توازن خوبی در فضای عکس بوجود اورده است.

کادر بندی عمودی، پوشانندگی بیشتر فریم توسط انسان ایستاده در باد، تنها بودن زن ، زاویه ی عکس برداری از پایین به بالا ، تصویر دورتر و در نتیجه کوچکتر درخت نسبت به تصویر زن، حالت پیچش و اهتزاز چادر و رنگ سیاه و سفید برای این عکس(لااقل در این چاپ)همه کمک بسیار مناسبی هستند تا شکوه مقاومت یک انسان تنها را در مقابل بحرانهای سرکش طبیعی را به تماشا بگذارد. زن بودن سوژه، اثر گذاری مقاومت را بیشترمی کند.

او مصر است که در یک زمان حداقل سه کار را انجام دهد. حفظ حجاب ،حفظ خودش وتلاش برای رسیدن به مقصد. نور با کنتراست مناسبش ،عکاس با زاویه دیدش، درخت با ایستادگی ریشه در خاکش و مخاطب  با نگاهش ،همه آرزوی پیروزی اورا نوید می دهند.

برای زن خاورمیانه ای چادر فقط یک حجاب متعارف نیست. بلکه با توجه به فرهنگ حاکم براو، اگر منصفانه بنگریم بیشتر او را به عنوان جنس دوم و مطیع مرد می نگرد تا انسانه همیار و همپای او، و از طرفی چادرخانه کوچکی است برای پناه بردن این انسانها به خودشان، لذا چه بخواهیم و چه نخواهیم چادر، به نوعی احساس ترحم انسانهای آزاد را نیز برمی انگیزد .

 

محسن موسوی زاده – مشهد

 

ما برای کشور و مردم مان چه کاری انجام داده ایم ؟

سلام

ما برای کشور و مردم مان چه کاری انجام داده ایم؟

بجای چشم دوختن بدست این و آن و اینکه مدام بپرسیم دیگران برای ما چه کاری کرده اند خوب است که گاهی به این بیندیشیم که ما برای کشور و مردم مان چه کاری انجام داده ایم و می توانیم انجام دهیم.

نقد عکس آقای کامران جبرئیلی

 

نقد عکس 37 عکاس آقای کامران جبرئیلی (بدون  عنوان) صفحه دوم مجله دوربین عکاسی شماره 42

 

کادر عکس مستطیل افقی است و باتوجه به نسبت2 در3 آن ،آرامش بیشتری را ایجاد می کند.

سوژه (انسان)،ماشین و جاده در امتداد خط طلایی(یک سوم سمت راست) قرار دارند.

به دلیل نزدیک بودن دوربین به سطح زمین (درست وسط جاده) کشیدگی عمودی جاده کمتر نمایان شده است.اگر امتداد عمودی جاده به نقطه طلایی یک سوم بالای کادر می رسید،عکس به مراتب بهتر وقوی تر می گردید.باتوجه به نور منعکس شده از جاده ،مسیر بجا مانده از تایر خودرو و تاریک بودن اطراف جاده ، عکس یک لحظه بارانی شهرهای شمالی را (علا رغم تاریک بودن  وگویا نبودن عکس در چاپ) نشان می دهد.تنها جاده است که پیش روی ناظر گشوده می شود واو را پس از سفری بارانی در دل طبیعت،از سمت راست به خارج کادر و به بیکران همیشه جاری جاده می برد. جاده ای که می تواند جاده ی سرنوشت باشد.

در عکس تقابل سه عنصر انسان طبیعت و ماشین (مدرنیسم) بخوبی مشهود است. در اینجا مدرنیسم به انسان پشت کرده و اوراعلا رغم باران شدید،باری بدست و راهی دراز ،تنها گذاشته است.او شاید مادری است که  فرزندانش منتظرند تا او با دستی پر به خانه برگردد. شاید در راه مانده ای است و ره توشه بدست بدنبال سرنوشت خود می رود وشاید.... ولی هر چه هست نوع پوشش ، حرکت و آناتومی شکل گرفته از پوشش و استخوان بندی، نشان می دهد که انسان با وقاری است و خیلی مسن  یا خیلی جوان نیست. با اینکه خودرو عبوری سرنشینی کمی دارد، اورا جا گذاشته اند. وعلارغم این جاماندن، با توجه به زاویه عکس برداری و دور بودن خودرو هنوز شاهد تسلط تناقض آمیز بعضی انسانها به ماشین هستیم .گویی این ماشین که از او جا مانده نه او از ماشین و طبیعت با متانت و آرام ناظر این جریان است. با توجه به تنالیته های بسیارکم عکس، عکس از واقع گرایی (رئالیسم) به سوی سوررئال کشیده شده و حالت نمادین سوژه ها در عکس تقویت گردیده است. این خود به اجبار تا حد بیشتری پیوستگی عناصر تصویر را به سوی یک وحدت فیلسوفانه تقویت نموده است.

در مجموع اینگونه دید را در بسیاری از فیلمها ،از جمله فیلمهای چارلی چاپلین، در بعضی تابلوهای نقاشی و همچنین عکسها شاهد بوده ایم، لذا علا رغم دلچسب  بودن عکس، محتوی بصورت جدید و خلاقانه تری بیان نگردیده است. می توان راجع به یک عکس ضعیف هم ، نقدی قوی نوشت ولی خوب نقد کردن عکس به معنی خوب بودن عکس نیست و بدیهی است عکس آنهم وجود دارد، یعنی عزیزی عکس خوبی گرفته و ما نقد بدی در مورد آن می نویسیم.

گستردگی عرض خیابان در جلو ناظر که تمام خط افقی پایین کادر را در برگرفته است،لذا ناظر بناچار چه بخواهد و چه نخواهد،درون این جاده ی سرنوشت قرار گرفته است،گرچه او می تواند با خلاقیت و سر زندگی خود، سرنوشت بهتر برای خود رقم بزند. پس بیایید ،ماهم ره توشه برداریم و قدم در راه ناظر جام بگذاریم.

 

 

محسن موسوی زاده – مشهد

 

نقد عکس عکاس امیر لویی

 

نقدعکس 39مربوط به مجله دوربین عکاسی شماره 44صفحه-2 عکس بدون عنوان -عکاس مسعود امیر لویی   

 

عرض عکس با استفاده از کل پهنای نگاتیو وطول آن از یک کادر کامل همراه حدود یک سوم کادر از فریمهای طرفین تشکیل شده است.کنتراست بسیار ملایم‌‍، حاشیه جاده و نوع درختها،می تواند بیانگر هوای ابری وشرجی شهرهای شمالی ایران باشد.توالی فریهما وشباهت مناظر و انسان حاضر در آن ،به محل واحدی برای عکس برداری این سه فریم دلالت می کند.

دو سوم فریم میانه را زمین ویک سوم آنرا آسمان تشکیل می دهد.علا رغم اینکه اینگونه فضاهای تمام ابری وشرجی ،مخصوصاً با خطوط قوی وسیاه حاشیه ی فیلم،فضای کم تحرک و حزن انگیزی به عکس می دهد ولی عکاس توانسته با برش وترکیب بندی آگاهانه ی خود (بخصوص با کادر سمت چپ که جهت سر زن عمود به جهت کادر مرکزی قرار گرفته)تحرک وشعف بسیار زیادی را به این فضا حاکم کند.از محتویات سه فریم پیداست که سوژه انسان درهمان محیط فریم مرکزی (قبل وبعد آن)عکس گرفته شده است.در سمت راست به کادر بندی منظره ودر سمت چپ به کادر بندی پرتره این کار انجام شده است.

در فریم سمت چپ درختها طوری در اطراف سه سوژه قرار گرفته اند که انگار دستهای سوژه از لبه یک دیوار گرفته وسرش را بالا اورده تا خود را وارد کادر مرکزی کند با حضور انسان در دو طرف فریم مرکزی به نوعی انگار فریاد می زند که دوست دارد حضور خود را بیان کندو دوست دارد بیننده دیده شود. همه انسانها دوست دارند خودشان را بیان کنند و با دیگری ارتباط برقرارکنند، وحتی اگر کسی نبود اگر اشتباه نکنم مثل راوی داستان سه قطره خون هدایت،با سایه خودشان حرف بزنند.

خوب است خیلی وقتها شنونده خوب  وفعالی برای هم باشیم.ایتالیایی ها بنیان خانوادگی محکمتری نسبت به صدها کشور دیگر دارند. آنها این موهبت را مدیون زیاد حرف زدن با یکدیگر وبا حوصله خوب گوش کردن حرف دیگران هستند.عکسهای ماهم بیانگر عقاید واحساسات ماهستند با تسلط به سواد بصری می توان حرفهای دلنشین وماندگاری زد.

باید کم کم ازهم زبانی، که سواد بصری می تواند ایجاد کند، به همدلی نزدیک شد.

 

بون آن دلبر چو پرّ ان می شود            این زبانها جمله حیران می شود

عشق را خود صد زبان دیگر است        همدلن از همزبانی خوشتر است

 

 

محسن موسوی زاده – مشهد

 

 

نقد عکس

نقد عکس شماره40 از مجله دوربین عکاسی شماره 45  صفحه 2 سال چهارم  عکاس رضا معطریان

 

یک عکس با کادر افقی را شاهدیم که با توجه به پوشش زنان و مردی که در پیاده رو در حال قدم زدن است باید محلی مثل کابل افغانستان باشد.اگر قطر اصلی مستطیل را از بالای سمت چپ به پایین سمت راست وصل کنیم وبه موازات ان دو خط در طرفین قطر به گونه ای رسم کنیم که قطر اصلی  دیگر را به چهار قسمت تقسیم کند روی یکی از این خطوط مجلات خارجی (تایم ونیوزویک) قرار دارد،روی انتهای سمت چپ قطر ،مرد عابر پیاده و روی دیگر خط موازی آن دو خانمی که چادر محلی افغان پوشیده اند و درحالی که پشت به بیننده هستند در حال نظاره کردن مجلات خارجی می باشند.وجود این خطوط قطری و موازی آن و خطوط قطری سنگفرش پیاده رو که عمود به دیگر خطوط تشکیل دهنده تصویر هستند ،تحرک بسیار خوب و کمپوزسیون جالبی به تصویر داده است. تقابل بسیار تند وتیز دو فرهنگ (زنان چادر بسر و مرد عابر با زنها  ومرد های عکس روی جلد مجلات ) بسیار آشکارا پیدا ست.نور ملایم آزادی از لابلای شاخ وبرگ درختان کل صفحه را تحت تأثیرآارامش بخش قرار داده است. زنها  به مرد عابر بی توجه هستند و درحال لذت بردن از ازادی نسبی خود هستند.آزادی که آن را مدیون رستم مملکت خودشان نیستند بلکه اسکندری از دیار دیگر و به نوع دیگری برایشان ارمغان آورده .(رستمی نیست کاش اسکندری پیدا شود.از اخوان ثالث)

چهارخانه های محل عبور مثل خانه های شطرنج می ماند و زنان در این عکس چه بخواهیم و چه نخواهیم نقشی بیش از نقش یک سرباز را ندارند.مهره های شاه ووزیر در این میانه پنهانند و آنوقت است که جنگ می شود برخوردی بین انسانهایی(سربازهایی) که هم را می کشند بدون اینکه همدیگر را بشناسند برای کسانی (رهبران ملتها)که همدیگر را می شناسند ولی به هم آسیی نمی رسانند.

یک بار دیگر به عکس نگاه کنید از این بهتر نمی توان قدرت اطلاع رسانی نسل جدید را نشان داد آنها مقتدرانه به هر جایی که فکرش را بکنید نفوذ کرده اند. در اینجا نیز جایگاه برتر تصویر ازان آنهاست. چگونه می توان تعامل خوبی بین فرهنگ هاایجاد نمود؟بهتر نیست با تکیه به قوانینی جهانی مثل حقوق  بشر(در آینده ترجمه این قانون جهانی را در وبلاگ قرار خواهم داد. )، مردم دنیا کمی مهربانتر و مسالمت آمیز تر با یکدیگر زندگی کنند؟ آیا ازادی ،آزادگی وآزاد زیستن جرم است؟ آزادی حق قانونی تمام انسانهاست، آنرا پاس داریم و به همه ارزانی اش کنیم.

  

  محسن موسوی زاده – مشهد  

 

سلام به همه دوستان علاقه منر به عکاسی

سعی می کنم بزودی مطالب و مقالاتی در مورد عکس و عکاسی را تقدیم حضور شما عزیزان نمایم. امید وارم مفید واقع شود.

با تشکر فراوان از بازدید های شما

محسن موسوی زاده

Blue-Dragonfly

فعلاً چند لینک تقدیم می گردد.

چند سایت مربوط به نگارنده

http://artphotography.blogsky.com/

http://mashhadtourism.blogsky.com/

http://www.flickr.com/photos/moossavi/

http://shahrvand.blogsky.com/

 

 

http://www.flickr.com/groups/natureart/

http://mohsenmoossavi.persianblog.com/

http://www.flickr.com/groups/sunriseandsunset/

 

 

http://parkeamoozesh.blogspot.com/